پارت هفتاد

زمان ارسال : ۱۲۰ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : حدودا 11 دقیقه

*******
پروانه پشت میز کوچک ناهار خوری نشست.جعبه پیتزا را باز کرد وتکیه‌ای از یک برش تقریبا بزرگ را گاز زد.هیچ طعمی احساس نمیکرد.ناامیدانه به ماهیتابه‌ی که در سینک مواد غذایی کف آن جزغاله شده بودند ،نگاه کرد.
_باید تا قبل از اینکه هوتن برگرده بشورمش.
بعد به ساعت گران قیمتی که امروز خریده بود روی مچ دستش نگاه کرد.ساعت ده شب را نشان میداد هینی کشید:
_پس این پسر کجا موند.
لقمه

اگه از رمان خوشت اومده اونو لایک کن.

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • پرنیا

    00

    پروانه هم دیوونه شد رفت 😂😂😂

    ۴ ماه پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    والا😂😂😂

    ۴ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی

    00

    هوتن پروانه الان اعصاب نداره بپا پر پر نشی😂

    ۳ ماه پیش
  • فرگل حسینی | نویسنده رمان

    والا😂

    ۳ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.